اعتراض تند محمود بصیری به وضعیت بازیگری در سینما
تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۴۶۴۳۷
به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، محمود بصیری بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون درخصوص آخرین فعالیتهای خود در عرصه بازیگری گفت: پیشنهادات زیادی برای بازیگری داشتهام اما هیچکدام باب طبع من نبوده است، نزدیک به ۱۰ سال است که کار نکرده ام و حالا اگر بخواهم به بازیگری برگردم باید کاری باشد که قابل دفاع بوده و ارزش داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی درباره معیار قبول نقش برای بازی تاکید کرد: برای من فیلمنامه و داستان اهمیت اول را دارند، فیلمنامه یک اثر باید منسجم بوده و مخاطب را جذب کند، اگر موضوع یک فیلمنامه مرا خوشحال کند بدون شک با بازی خوب و کارگردانی ویژه با استقبال دو برابری مردم مواجه میشود اما اگر اثری داستان جذابی نداشته باشد هیچ راهی میان مخاطبان پیدا نخواهد کرد.
بازیگر سریال "آرایشگاه زیبا" با نقد تولیدات سینما افزود: بسیاری از آثار سینما صبح تولید شده و شب پخش می شود، من نمی توانم در فیلمی که به سرعت ساخته می شود بازی کنم، برای حضور در یک اثر حداقل دو روز لازم است تا بازیگر با عوامل و بازیگران دیگر آشنا شود، اما دیده ام که کاری پیشنهاد شده و یک روزه هم به اتمام می رسد، من اهل این دسته کارها نبوده و نخواهم بود.
وی در همین راستا ادامه داد: من تا به حال در فیلم های بزن در رو بازی نکرده ام، وقتی در کارنامه کاری خود همکاری با علی حاتمی را داشته ام چگونه می توانم در چنین آثاری بازی کنم؟، امروزه همه چیز سریع و زود اتفاق می افتد.
بازیگر سریال "بدون شرح" با اشاره به عدم حضور خود در سینما تاکید کرد: من شاید ۲۵ سال است که سینما نرفته ام، یعنی فیلمی نیست که بخواهم به خاطر آن به سینما بروم، البته در این بین آثار محترم و خوبی هم ساخته می شود که سعی می کنم آنها را از دست ندهم اما در کل سینمای امروز چیزی برای دیدن ندارد.
وی نگاه خود به بازیگری را اینگونه شرح داد: بازیگری برای من کیفیت است و نه کمیت، هیچگاه برایم مهم نبوده که در سینما دیده شوم، من خواسته و می خواهم که کار خوب بازی کنم حتی اگر چهره ام در یک فیلم دیده نشده و حتی شناخته نشوم، هیچگاه دغدغه اسم نداشته ام و شما یک بار نمی بینید که گفته باشم اسم مرا کجای تیتراژ بنویسند، چون بازیگری چیز دیگری است اما متاسفانه خیلی ها سر اسم دعوا می کنند.
این بازیگر سینما درباره دلیل دوری خود از سینما اذعان کرد: بعد از سریال "دارا و ندار" به دلیل یک تصادف بسیار شدید یکسال از عرصه بازیگری دور بودم، اما این تنها دلیل دوری ام از بازیگری نبود.
بصیری درباره پایین آمدن ارزش سینما در میان جامعه خاطرنشان کرد: پیشتر اگر به یک خانواده می گفتند که خانه شما به عنوان لوکیشن استفاده شود، آن خانواده به این اتفاق افتخار می کرد اما امروزه اینقدر وجهه سینما خراب شده که اگر به یک خانواده همین حرف را بزنید با بی میلی کامل و با گرفتن پول این کار را می کند.
میزان
منبع: جام نیوز
کلیدواژه: محمود بصیری سینما اعتراض
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۴۶۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علاقه عجیب شهید زینالدین به یک شهید
محمود احمدلو از نیروهای لشکر ۱۷ میگوید: شهید امیرحسین ندیری فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) بود و شهید زینالدین علاقه زیادی به او داشت.
یک شب امیرحسین ندیری به سنگر ما آمد و ما از سعادت دیدارش خوشحال بودیم. ساعتی بعد مهدی زینالدین فرمانده لشکر ۱۷ و محمدجواد دل آذر فرمانده عملیات لشکر ۱۷ هم رسیدند، اما هر چه کردیم داخل سنگر نیامدند. زینالدین میگفت که ما کار داریم و لازم است که برویم.
من از میزان علاقه او به شهید ندیری خبر داشتم. به آقا مهدی گفتم: «بیایید داخل سنگر در خدمت باشیم؛ آقای ندیری هم هستند.» آقای مهدی در جوابم گفت: «محمود! چرا زودتر نگفتی؟!»
به هر حال شهید زین الدین به شوق دیدار شهید ندیری به سنگر ما آمد. وقتی قرار شد شهید ندیری شب را در سنگر ما بماند تصمیم آقا مهدی به کلی عوض شد و به شهید دل آذر گفت: «شما بروید، من امشب را اینجا میمانم!»
من به شوخی به شهید زینالدین گفتم: «شما که کار داشتی و میخواستی بروی! چطور شد که ماندنی شدی؟!» پاسخ آقا مهدی را از قبل میدانستم! او به شوق دیدار شهید ندیری به سنگرمان آمد و ماندگار شد.
مرداد سال ۶۲ شهید ندیری و شهید شالی برای شناسایی به منطقه عملیاتی مهران رفته بودند که بر اثر برخورد با مین به شهادت رسیدند. شهید زینالدین بلافاصله بعد از شنیدن این خبر به معراج شهدا رفت و خیلی گریه کرد. این دوری زیاد طول نکشید و یک سال و سه ماه بعد مهدی زین الدین هم شهید شد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی